خبرگزاری میزان- پیوندهای شبکه یی امنیت در جهانِ به هم پیوسته ی کنونی سبب درهم تنیدگی مسایل امنیتی شده به طوری که دامنگیری تهدیدهای پشتیبانی از گروه های دهشت افکن (تروریستی) را طبیعی و گریزناپذیر ساخته است. داعش از جمله این گروه های تروریستی است که اکنون به فوری ترین تهدید در خاورمیانه و حتی جهان تبدیل شده است.
به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری میزان،چرا (بنیامین) نتانیاهو (نخست وزیر رژیم صهیونیستی) نگران است؟ چون توانسته بود از قدرتی که در این منطقه خواب صهیونیست ها را با الهام بخشی و ایجاد جبهه ی مقاومت آشفته ساخته بود، یک تهدید و خطر جهانی ایجاد کند که به اصطلاح به آن امنیتی سازی یا securitization می گویند. تئوری امنیتی سازی می گوید یکی از توانمندی های اساسی در تاثیرگذاری این است که شما دشمن خود را به عنوان دشمن دنیا معرفی کنید.
اگر شما توانستید دشمن خودتان را به دشمن دنیا تبدیل کنید می توانید تاثیرگذار شوید. اگر امروز شما بتوانید داعش را به دشمن دنیا تبدیل کنید تاثیرگذار هستید اما اگر همواره بگویید داعش اصلا مال آنها است، این یعنی امنیت سازی برعکس. شما زمانی موفق هستید که بگویید داعش دشمن دنیا است. بگویید حکومت حامی داعش دشمن دنیا است». این بخشی از صحبت های «محمد جواد ظریف» وزیر امور خارجه در دانشگاه فرماندهی و ستاد (دافوس) ارتش جمهوری اسلامی ایران است.
ظریف که درباره ی ابعاد قدرت و ویژگی های نظام بین المللِ در حال گذارِ کنونی سخنرانی می کرد، تصریح کرد که با توافق جامع هسته یی ایران و گروه 1+5 (برجام)، ایران توانست توطئه های دشمنان جمهوری اسلامی ایران از جمله رژیم صهیونیستی را مبنی بر امنیتی نشان دادن ماهیت و سیاست های جمهوری اسلامی ایران در منطقه ی خاورمیانه و جهان خنثی کند. وی برجام را درگاهی تازه برای بروز و گسترش قدرت منطقه یی ایران معرفی کرد که با زدایش نگاه امنیتی به کشورمان، فضا را برای افزایش منزلت جمهوری اسلامی ایران در دوره ی گذرای نظام بین المللی فراهم می سازد.
آن چه در صحبت های وزیر امور خارجه مهم جلوه می کند و ناشی از واقعیت های بیرونی است، تلاش های سیاسی و تبلیغاتی رژیم صهیونیستی برای امنیتی کردن نگرش به ایران و انحراف افکار عمومی از بحران های واقعی منطقه است.
به جرات می توان گفت فوری ترین بحرانی که منطقه ی خاورمیانه در شرایط کنونی با آن دست و پنجه نرم می کند، پیدایش گروه های دهشت افکن و در صدر آن ها، داعش است. قلمرویی که اکنون در تصرف گروه داعش است به محلی برای جذب و آموزش دسته ها و طیف های گوناگون تروریستی تبدیل شده است. این گروه ها افزون بر این که ثبات را در منطقه ی خاورمیانه و قلب جهان عرب بر هم زده اند، تهدیدی جدی علیه امنیت و ثبات بین المللی به شمار می روند.
در فوری بودن تهدیدهای تروریستی داعش همین بس که بسیاری از سیاستمداران غربی که از پشتیبانان رژیم صهیونیستی نیز به شمار می روند اکنون معترفند که داعش مساله ی اصلی خاورمیانه است و همه ی کشورها باید بر نابود سازی این گروه متمرکز شوند. از جمله این سیاستمداران، «هنری کسینجر» مشاور امنیت ملی رییس جمهوری و وزیر امور خارجه ی آمریکا در دهه های 60 و 70 میلادی است. وی در آخرین مقاله ی خود از آمریکا و دیگر کشورهای غربی خواسته است که به جای تمرکز بر سرنگونی «بشار اسد» رییس جمهوری سوریه، بر مبارزه با داعش متمرکز شوند.
همان گونه که ظریف در سخنرانی خود در دانشگاه فرماندهی و ستاد (دافوس) ارتش جمهوری اسلامی ایران اشاره کرد، از نشانه های دوره ی گذار در روابط بین الملل، افزایش تعداد بازیگران دولتی و غیر دولتی است که می تواند شامل گروه های تروریستی نیز باشد. اگر ویژگی کنونی روابط بین الملل را «در گذار» بودن آن بدانیم، پیدایش گروه داعش را می توان از مولفه های این دوره دانست؛ گروهی که توانسته با کمک برخی دولت های منطقه و فرامنطقه و نیز رژیم صهیونیستی در راستای اهداف جاه طلبانه ی آن ها برای بهره برداری هر چه بیشتر از دوره ی گذار رشد کند.
آن چه پشتیبانان داعش از آن غافل ماندند ابعاد و پیامدهای ویرانگر رشد این دست گروه های تروریستی است که می تواند امنیت آن ها را نیز به خطر اندازد و این مساله نیز به پیوندهای امنیتی مربوط می شود که در جهان یکپارچه شده ی کنونی گریزی از آن نیست. به عبارتی دیگر، پشتیبانان داعش از پیامدهای شبکه یی و نیز «بومرنگ» وار امنیت زدایی منطقه یی از طریق گسترش تروریسم غافل ماندند و در رخدادهای تروریستی اخیر دیدیم بحران های منطقه یی که به واسطه ی فعالیت و گسترش این گروه های تروریستی ایجاد می شود می تواند دامن دولت های پشتیبان داعش را نیز بگیرد.
این واقعیت به ویژه با رشد افراط گرایی در سراسر منطقه ی خاورمیانه و افزایش دامنه ی عملیات تروریستی که حتی به قلب اروپا نیز راه می یابد بیشتر در مرکز توجه قرار گرفته است. به همین دلیل است که اکنون جهان به این نتیجه رسیده که مقابله با پدیده ی تروریسم تکفیری به ویژه در منطقه ی خاورمیانه باید در اولویت نخست راهبردهای منطقه یی و جهانی همه کشورهای درگیر قرار گیرد.
توافق هسته یی ایران و گروه 1+5، همانگونه که وزیر امور خارجه نیز به خوبی اشاره کرده است، فضا را برای توافقی منطقه یی و جهانی در جهت مقابله با پدیده ی تروریسم تکفیری فراهم ساخته است؛ امری که البته بر خلاف خواست رژیم صهیونیستی است.
اکنون دیگر بر کسی پوشیده نیست که فروپاشی دولت ها می تواند به گسترش گروه های تروریستی در فضاهای خلاء ایجاد شده بیانجامد. از این رو تمام تلاش ها به جای این که بر مقابله با ساختارهای دولتی کشورها معطوف شود، باید بر رویارویی هماهنگ با گروه های تروریستی تمرکز یابد. همین مساله باعث شده بسیاری از کشورهایی که حضور رییس جمهوری سوریه در قدرت را خط قرمز خود در بحران سوریه و غیرقابل پذیرش می دانستند امروز از موضع خود به درجه هایی مختلف عقب نشینی کنند.
بنابراین و در یک جمع بندی کلی باید گفت با توجه به شبکه یی شدن امنیت در جهان، هیچ کشوری از پیامدهای سیاست های امنیت زدای دیگران در امان نخواهد ماند و کشورها برای تامین امنیت داخلی و خارجی دیگر نمی توانند خودیار عمل کنند و نیازمند همکاری های منطقه یی و جهانی برای مقابله با تهدیدهای فراگیر هستند. منطقه ی خاورمیانه نیز از این امر مستثنی نیست.
همچنین، بر خلاف رژیم صهیونیستی که تاکنون تلاش داشته با تبلیغات گسترده ایران را به عنوان تهدیدی علیه امنیت منطقه و جهان معرفی کند، اکنون همگان به این نتیجه رسیده اند که تهدید اصلی رشد گروه های تروریستی زیر سایه ی پشتیبانی برخی کشورها است و در برابر، جمهوری اسلامی ایران دولتی است که نقشی مثبت و سازنده در مقابله با تهدیدهای تروریستی دارد. به همین دلیل مقابله با داعش و همیاری با تهران در این زمینه باید به شکلی جدی تر مورد توجه دیگر دولت ها قرار گیرد.
انتهای پیام/